خواهرکوچیکه دیروز خبر بارداریش رو داد و من درحالیکه از خوشحالی گریه میکردم بهش تبریک گفتم. وقتی مادرم مرد این خواهرم فقط 4 سالش بود و من به عنوان بچه بزرگ خانواده در سن 18سالگی مسولیت بزرگی رو بدوش گرفتم. این ته تغاریه با موهای قهوه ای فرفری به قول پدرم بره تودلی حالا بزرگ شده داره خودش مادر میشه. تو همون حالت گریه درحالیکه لبه تخت نشسته بودم و زیر لب خدارو شکر میکردم یاد گریه های تنهاییش تو کمد رختخواب افتادم. بچه مظلومی بود و همیشه یواشکی گریه میکرد.
ازینکه عضو جدیدی داره به ما اضافه میشه خیلی خوشحالم. خدا دل همه کسایی که ازین نعمت محرومن شاد کنه.
تبریک میگم :قلب
مرسی
ای جان... تبریک میگم عزیزم!
پس یه جورایی هم حکم خواهرش رو دارید هم مادر
دقیقا. هرسال روز مادر برام هدیه میگیرن
مبارکه.
الهی آمین
Mobrak bash
Cheshmeton roshan
دلتون روشن
خیلی خیلی مبارکتون باشه
به سلامتی و خوشی به دنیا بیاد
مرسی
واى عزیزم مبارکه ❤️❤️